سرچشمه
1395-06-10

سرچشمه[1]

نوشته‌ی لبئوس وودز[2]

ترجمه‌ی علی غرقی

 سرچشمه21

سرچشمه (1949) یکی از فیلم‌های پیچیده و چندلایه‌ی هالیوود است؛ تنها فیلمی که سراغ دارم که واقعاً درباره‌ی معماری باشد. یعنی فیلمی که در آن معماری صرفاً نقش پس‌زمینه را ایفا نکند، بلکه درون‌مایه‌ی اصلی داستان باشد، و شخصیت‌ها حولِ آن بگردند. علاوه‌بر این، سرچشمه تنها فیلمی هم است که سراغ دارم که در آن زیبایی‌شناسی با اخلاق اجتماعی[3] پیوند می‌خورد – بسیار شبیه به کاری که نیچه در «تولد تراژدی»، با نوشتن درباره‌ی تئاتر کرد. در این فیلم کش‌وقوس‌های روابط بین شخصیت‌ها به موازات دغدغه‌های معمارانه درباره‌ی شرافت و ارزش اخلاقی به تصویر کشیده شده‌است. علاوه بر این، این فیلم تاثیر عمیقی هم بر تلقی عوام از معمار و معماری گذاشته‌است – ایضاً روی معماران هم بسیار تاثیرگزار بوده‌است –  که خود جای بحث دارد. البته این تاثیری که از آن حرف می‌زنیم خیلی غیرمستقیم است، چون فیلمْ قدیمی است و بسیاری از آدم‌های امروز آن را ندیده‌اند. اما با این حال، هنوز هم تاثیرش زیاد است.

ویژگی‌ها[یی که می‌خواهم از آن حرف بزنم،] مستقیماً متوجهِ نویسنده‌ی فیلمنامه و همچنین رمانی است که فیلم بر اساس آن نوشته‌شده: آین رند[4]؛ یک روسِ ضدکمونیست دوآتشه که در دهه‌ی 1930 میلادی به آمریکا مهاجرت کرده‌بود و در آغوش فردگرایی مفرط آمریکایی[5] و سرمایه‌داری بازار آزاد (به‌عنوان راه‌حل نهایی) آرام گرفته‌بود. او خود راهی رفته‌بود که قهرمان رمان و فیلمنامه‌ی سرچشمه می‌پیماید: معماری به اسم هوارد رورک[6] که در تقابل میان اخلاق شخصی و اخلاق جمعی، باید مسیرش را انتخاب کند. الگوی او برای این شخصیت، فرانک لوید رایت بود، نمونه‌ی اعلای یک آمریکایی مستقل و آزاد – اگر اصلاً چنین کسی وجود داشته‌باشد. به‌همین خاطر، آین رند حتی از شخصِ فرانک لوید رایت خواسته‌بود که معماری‌های هوارد رورک را در فیلم، طراحی کند، اما او نپذیرفته‌بود. این است که ساختمان‌های هوارد رورک [در فیلم] مدل طرح‌های دهه‌ی چهلیِ ریچارد نویترا[7] (یا ترکیبی از هرکس دیگری که طراحان صحنه هالیوودی به نظرشان مد روز آمده‌باشد) از آب درآمده است. همین موضوع، ایرادات معمارانه‌ی جدی‌ای را به فیلم و، به‌تبع آن، به داستان وارد می‌کند. اقلاً از این منظر که کشمکش‌های بین سبک معماری مدرنیستی (که هوارد رورک نماینده‌ی آن است) با سبک کلاسیک (که بین بقیه‌ی جامعه‌ی معماران فیلم طرفدار دارد) تا دهه‌ی 1930 دیگر تمام شده‌بود.

این ایراد در تطابق تاریخی، البته، آسیبی به درون‌مایه‌ی اصلی داستان وارد نمی‌کند: آرشیتکت، مردی با اصول اخلاقی قاطع است که هیچ مصالحه‌ای را در طرحش نمی‌پذیرد؛ ساختمان‌های او باید عیناً طبق آن‌چه او طرح داده ساخته‌شوند، والّا او از پروژه بیرون می‌رود. حتی در یک جایی در نقطه‌ی عطف داستان، وقتی که دیگران در طرحش برای یک پروژه‌ی مسکن ارزان‌قیمت دست می‌برند، او ساختمان نیمه‌کاره را با دینامیت منفجر می‌کند.

شیفتگیِ آین رند به فلسفه، در این داستان خودش را نشان داده‌است. او به پُل‌زدن بین زیبایی‌شناسی و اخلاق بسنده نمی‌کند، و بعدها از «فضیلت خودپسندی» می‌نویسند و بزرگترین حق[8] هر فرد را در این می‌بیند که بتواند به دنبال دلبستگی‌ها و منافع شخصی‌اش برود[9]. او به دفاع از حقوق فردیت خلاق در مقابل هرنوع گروه و جمعی می‌ایستد، من‌جمله در مقابل نهادهای اجتماعی ثبات‌یافته‌ای چون شرکت‌های خصوصی. آرشیتکت او در داستان سرچشمه، برای ایده‌ها و طرح‌هایش حقی قائل می‌شود: «حق مخالفت با کل دنیا». در فیلم با معماری صراحتاً به‌شکل یک هنر برخورد می‌شود: یک هنرمند پرارزش، والاتر از آن است که بخواهد ببیند دیگران چه‌طور فکر می‌کنند. و فیلم تلویحاً نتیجه می‌گیرد که اجتماع سرانجام در مقابل چنین فردگرایی‌ای سر تسلیم فرود خواهدآورد: هوارد رورک (بعد از ایراد یک دفاعیه‌ی ایدئالیستیِ تمام‌وکمال در دادگاه) از اتهام تبرئه می‌شود، و بدین‌ترتیب، فضیلت نخبه‌گرایانه‌ی منفعت شخصی[10] تصدیق می‌شود.

سخت است که امروز به این فیلم فکر کنیم، اما به بازسازی‌اش فکر نکنیم. آیا ممکن است، یا به هر نحوی، آیا ارزش دارد که نسخه‌ی بازسازی‌شده‌ای از این فیلم «کلاسیک» ساخته شود؟ آیا موضوعاتی که فیلم روی آن‌ها تاکید می‌گذارد، هنوز محلی از اعراب دارند؟ آیا اصلاً هیچ‌وقت محلی از اعراب داشته‌اند؟ «هنرمند در مقابل کل دنیا»؟ در فضای امروز – که حرف از «مسئولیت اجتماعی» هنرمند است و این‌که «او باید خود را وقف [اجتماع] کند» –  چنین موضعی به‌نظر تاریخ‌مصرف‌گذشته می‌آید، و از نظر اکثر مردم به‌شکل ناامیدکننده‌ای واپسگرا و دست‌راستی خواهد بود. پس آیا سرچشمه می‌خواهد ژست «معمار تنها و در ستیز با جامعه‌ی معماری» را بگیرد؟ آیا چنین چیزی امروز اصلاً موضوعیت دارد؟

و این‌که معماری هوارد رورک، امروز چه‌فُرمی خواهدبود؟ در فیلم که او برای ثروتمندان آپارتمان‌های لوکس، بانک و خانه‌های ویلایی طراحی می‌کند؛ و البته پمپ بنزین، مرکز دامداری و کارخانه هم می‌کشد. امروز [اگر بخواهیم فیلم را بازسازی کنیم،] طرح‌های هوارد رورک چه سبکی خواهندبود؟ به کارهای کدام معمار شبیه خواهدبود؟

به عقیده‌ی من، تعداد فردیت‌های خلاق و سرسخت همیشه انگشت‌شمار بوده‌است، الآن انگشت‌شمارتر از گذشته. به نظر نمی‌آید راهی که امروز به سیطره‌ی جهانی شرکت‌های چندملیتی[11] انجامیده‌است، قابل برگشت باشد. وقتی رمان «دنیای شگفت‌انگیز جدید»(1932) آلدوس هاکسلی[12] را می‌خوانیم، می‌بینیم که «وحشی[13]» (شخصیت لجباز و ناسازگار در جامعه‌ای که به کنترل تکنولوژی درآمده‌است) نه تنها در انتها نابود می‌شود، که هیچ‌کسی هم برایش مویه و ناله نمی‌کند. دنیا بدون او خیلی هم عالی کار می‌کند.

[1] متن پیش‌رو، پنجمین نوشته از مجموعه‌ی نوشته‌های لبئوس وودز درباره‌ی زیبایی‌شناسی و اخلاق در معماری است که ابتدائاً در وبلاگ شخصی او در سال 2008 منتشر شد. – مترجم

THE FOUNTAINHEAD

 [2] لبئوس وودز (Lebbeus Woods)، نویسنده و معمار «تجربی» آمریکایی (1940 – 2012) بود؛ «تجربی» هم از این حیث که او بیشتر آرشیتکتی خودآموخته بود و در جوانی تحصیل معماری را نیمه‌کاره رها کرده‌بود؛ و هم این نظر که بخش مهمی از فعالیت‌های معمارانه‌اش، شامل ساختمان‌ها و طراحی‌هایی تجربی و تجربه‌گراست.- مترجم

[3] social ethics

[4] Ayn Rand

[5] American rugged individualism

[6] Howard Roark

[7]  ریچارد نویترا  (Richard Joseph Neutra) متولد ۱۸۹۲، معمار مدرنیست آمریکایی بود. از آن‌جا که عمده‌ی آثار او در کالیفرنیا و از لحاظ جغرافیایی در نزدیکی هالیوود قرار دارد، در بسیاری از فیلم‌های سینمایی از آن‌ها به‌عنوان لوکیشن (معمولاً خانه‌ی شخصیت‌های منفی!) استفاده شده‌است؛ از جمله منزل پیرس پیچت در فیلم محرمانه‌ی لس‌آنجلس. — مترجم

[8] supreme right

[9] نویسنده‌ی مقاله، در این‌جا روی ضمیر ‘his’ در ترکیب his own interests تاکید می‌گذارد و داخل پرانتز می‌گوید که در دهه‌ی 1940 پیش‌فرض فاعل این جمله، حتماً یک «مرد» بوده‌است. تاکید بر مردسالاری آن دوره – مترجم

[10] virtue of enlightened self-interest

[11] global corporatism

[12] Aldous Huxley’s “Brave New World” (1932)

[13] The Savage

:کلیدواژه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

1 + 3 =

سرچشمه – حلقه‌ی تجریش | حلقه‌ تجریش