دربارۀسِلفی(1)
نویسنده: جولیان استالابراس(2)
مترجم: میلاد سیاح
به یاد دارم که در دوران کودکیام چندین عکس از من گرفتند. ما برای اینکه عموی پولدارم دوربین عکاسی جدیدش را امتحان کند در ساحل صف میبستیم. در حالی که انعکاس نور خورشید از روی شنهای ساحل چشمانمان را میزد، بیحرکت میایستادیم تا عکس خراب نشود. روند عکس گرفتن و عکاسی کردن خیلی پرهزینه بود و وقتی از شما عکسی گرفته میشد گویی چه اتفاق خاصی افتاده است. ما هم مثل بقیه بودیم، جز خود عکاسی کردن چیزِ خاصی در مورد عکس به خاطرم نمیآید. دنیای عکاسی آن دوران به نظرِ افرادی که امروزه عادت دارند هر روز و هر دقیقه، عکس بگیرند و عکس بیاندازند بسیار ملالآور و مُدافتاده میآید.
زمانی که نخستوزیر دانمارک یک «سلفی» به همراه اوباما و کامرون در مراسم تشییع نلسون ماندلا گرفت، جنجالی در مطبوعات به پا شد. منتقدین آن را «خودشیفتگی عکاسانه» نامیدند، و حالا همه جا مُدشده است. کوچک و بزرگکردن دائمی لنزها دیگر جایی برای تجربه و ثبت خاطره نگذاشته است. عکاسیای که بدون هیچ تعمقی، بیامان و بیوقفه خلق و به اشتراک گذاشته میشود ادراک از دنیای واقعی را خدشهدار میکند و اجازه ثبت خاطره از هیچ لحظهای را نمیدهد به جز همان لحظهای که عکس از آن گرفته شده.
عجیب است که بیشتر برنامههای پُرطرفدار دوربین گوشیهای هوشمند، با گرفتن عکسِفوری، نوستالژی عکاسی را به بازی گرفته است. دوربینهای دیجیتال پیشرفته در این گوشیها، عکسهایی با وضوح بالا و روتوش شده تولید میکنند، اما برنامههایی مثل هیپستوماتیک(3) به عکس، شلختگی خاصِ عکسهای آنالوگ را میافزاید؛ کنتراست بالا، وضوح نرم، ظرافت رنگ، کیفیت رنگِ مات، محوشدگی، سایههای تیره و روش و قاب را میافزاید. به این جلوههای منحصربهفرد که توسط تکنولوژی دوربینهای پیشرفته امروزی از بین رفتهاند توسط این برنامهها بازتولید میشوند.
خواستگاه اصلی این تکنولوژی به دوربینهای «لومو» (4) برمیگردد که برای نخستینبار در دهۀ 1990 مورد توجه جمعی از عکاسان قرار گرفت. آنان متوجه شدند که این ماشینهای جموجور روسی در وضعیت نور کم محیط، بسیار عالی کار میکنند. این دوربینها صاحب ویژگیهای خاصِ تصویری بودند و امکان تغییرات جالب بصری در آنها مورد استقبال عکاسان واقع شد. بهخاطر سبکی وزن و جمع وجور بودن این دوربینها، عکاسان میتوانستند خیلی راحت و بیمحابا عکاسی کنند. در این دوربینها از فیلم استفاده میشد اما کاربران عکسهای گرفته شده را اسکن میکردند و در اینترنت به اشتراک میگذاشتند. لومو بهعنوان یک برند مُد خودش را عرضه میکرد و هرچند وقت یکبار فیلمهای روشنِ رنگی متنوعاش را بهعنوان محصول جدید شرکت به بازار روانه میکرد.
هیپستوماتیک ،گسترهای از حالتهای از پیش تعیینشدۀ عکاسی مثل حالت لنز و نور را به کاربران ارائه میدهد تا هر تغییری که میخواهند را اعمال کنند. این موقعیت افسارگسیخته و بیمحابا با همراهی صدوپنجاه میلیون کاربر در اینستاگرام انجام میشود. این موضوع مبین این نکته است که گرفتن عکس و فیلم، چه اصلاح شود یا نه (با تعداد محدود فیلترهای از پیش ساخته شده) تزیین و در نهایت به شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک، توییتر و فلیکر فرستاده میشود. روزانه بیش از پنجاه میلیون عکس در این شبکهها به اشتراک گذاشته میشود. عنوان برنامه اینستاگرام که برگرفته از ترکیب بین «اینستامتیک»(دوربینهای خودکار کداک متعلق به دهههای 1960 و 1970) و «تلگرام» است، حسی نوستالژیک را بوجود میآورد. اسمهایی که گذشته، زمانها و مکانهای آن دوران را یادآوری میکنند. متداولترین فیلترها کنتراست را بالا میبرند، حالت گرم و سرد را ایجاد میکنند، عکس را روشنتر و یا هالهای طلایی رنگ به عکس میافزایند.
هشتگهایی که بر اساس آنها عکسها طبقهبندی میشوند اطلاعات زیادی درباره چگونگی استفاده افراد از اینستاگرام میدهد. به برخی از معروفترینشان مثل؛ #عشق، #من، #حقیقت، #خوشگل، #خودم، #زیبا، #دختر، #تابستان، #خوشحال، #باحال، #خنده میتوان اشاره کرد. نود درصد کاربران اینستاگرام زیر سیوپنج سال و بیشترشان زن هستند، راحتی استفاده از این برنامه و کار با دوربینهای موبایل چنان آسان است که حتی در محل کار هم از آن استفاده میکنند. سرعت بالای اینستاگرام باعث شده است که کاربران وقت کمتری را برای ژست گرفتن جلوی دوربین و در نهایت عکاسی بگذارند. این عکسها معمولاً بر روی صفحات کوچک موبایل به همراه متنهایی کوتاه است که نیازی به تعمق و بررسی دقیق ندارند و در یک نگاه دیده و به اشتراک گذاشته میشوند. با پیشرفت این فرهنگ دیجیتالی، تجربۀ نگاه سریع، عرصه را بر دیدن، تعمق و غورکردن در تصویر تنگ میکند.
کاربران اینستاگرام برروی تصاویری که به اشتراک میگذارند حق کپیرایت دارند اما تاکنون شاهد پیروی از این قانون توسط کاربران(مولفین) نبودهایم، شاید علتاش این باشد که بیشتر کاربران فکر میکنند کار اوریجینالی ارائه نمیدهند که درخورِ بهرهمندی از حقِ کپیرایت باشد. به جای آن اما یک میل همهگیر و افسارگسیخته برای به اشتراک گذاشتن تصاویر “دمِدستی”، “اتفاقاتِ روزمره”، “ناکامیها و شکستهای گذشته” وجود دارد.
عکس آنالوگ، شیء فیزیکی و مستقلی است که در طول زمان دستخوش تغییر میگردد، تصاویراش به تدریج محو و تیره میشود، ممکن است گُم یا پیدا شود، قاب شود یا در آلبوم گذارده شود. عکس آنالوگ آگاهانه یا به طنز، در برابر جهان اشباعشده از تصاویر دیجیتالی قرار میگیرد که در هر لحظه انبوهی عکس و تصویر در آن تولید میشود. عکسهای دیجیتالی را میتوان بهوسیله تَگ(5)ها از یکدیگر تمییز داد و دستهبندی کرد تا دسترسی به آنها آسانتر شود اما در عمل تمام تصاویر در یک دَم دیده شده و سپس به دست فراموشی سپرده میشود. جریان انبوه تصاویر دیجیتالی تمایلی آشکار به فروکاستن عکس به ثبت خاطره دارند. زیباییشناسی اینستاگرام نه تنها مدعیاست که به نوستالژی و اصالتِ گذشته وفادار است بلکه میخواهد با بهرهمندی از قدرت تکنولوژی سیطرۀ خود را در یکسانسازی تصاویر و ایدهآل جلوهدادن عکسها اثبات کند.
بخش عمدۀ فعالیت در اینستاگرام درباره حضورِ خودِ شخص است، یکی از مزیتهای استفاده از عکسهای شلخته و زمختی که با شیوه ساختگی، همانند تصاویرِ دوربینهای آنالوگ گرفته میشود این است که کاستیهایی که در نتیجۀ ظاهر خود سوژه در عکس نمایان میشود به پای شیوه آنالوگ عکاسی گذارده میشود و در مقابل الگوهای زیبایی امروزه قرار میگیرد. فیلمهایی با هالهای از رنگِ گرم در اصل برای بهتر نشان دادن و هماهنگی با رنگ پوست ساخته شده بود ولی امروزه استانداردسازی(6) و کنترل سوژهها از سطح تصاویر فراتر رفته و به یکسانسازی رفتار افراد در مقابل دوربین نیز رسیده است. نمایشگاه اخیر هنرمند فرانسوی «جِیآر» در لندن معیارهای بصری اینستاگرام را به صورت پرینتهای سیاه و سفید برروی میلهها و پیادهروها نصب کرد و به نمایش عمومی گذاشت (مردم به سرعت این پرینتها را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند). بسیاری از افرادی که حاضر شدند جلوی دوربین بیایند با تجهیزات عکاسی خودشان مثل؛ گوشیهای هوشمند، تبلت، حتی دوربینهای عکاسی از آنها عکس گرفته شد.
به راحتی میتوان سلفپرترهای که بهسرعت بهاشتراک گذاشته شدهاست را دید، سوژهای بَزک شده و عکسی دستکاریشده که لازمۀ همگونی و برابری با ایدهآلهای زیباییشناسانۀ فرهنگِ مصرفی است. تصویری همراه با اشیا و کالاهایی خریداری و مصرفشده که بهعنوان سند تسلیم کامل دربرابر فرهنگِ تجاریِ تصویر است؛ ژست و ادا و اطوار سِلبریتیها را به خود گرفتن، درونیکردن معیارهای خودنمایانۀ افراد موفق و مشهور و در نهایت از بین بردن تجربه از طریق ثبت و ضبط لحظهبهلحظه و بیمارگونه و پخش تصاویر در وبسایتهایی که از عکسها و اطلاعات آنها بهرهبرداری تجاری میکنند.
با این حال عکاسیِ روزانه دانشِ دقیقی درباره چگونگی بهوجود آمدن تصاویری استاندارد در اختیار مردم قرار میدهد. آنها پیچیدگیهای قابل توجهی را در خلق عکسهایشان میآموزند و درباره اِفکتها و چَموخم استفاده از آنها از خود سوال میکنند. مهارت تصویرگری تجاری از طریق رقابت عملی فهمیده میشود. بیشتر سلفیها تصاویرِ التقاطی هجوآمیز و برخی دیگر تقلیدی مضحک هستند. اما با افزایش آگاهی در این زمینه تغییری بالقوه در مناسبات قدرت به وجود میآید. برخلاف ظاهر، عکسهای دیجیتالی به مراتب پیچیدهتر از یک عکسفوری هستند. آنها آمیزهای از اطلاعات تصویری پردازش شده، توضیحاتِ توصیفی و شبکههای اجتماعی هستند.
یک گروه فعال در پاکستان با بزرگنمایی پرترۀ کودکان به سبک «جِیآر» و نصب آنها برروی زمین از کشته شدن هر روزه آنها میگویند. اگر شرایط مهیا شود عکس دیجیتالی میتواند ظرفیتِ رادیکال خود را نمایان سازد و مورد استفادههای بنیادیتری قرار گیرد و بهجای پرداختن دائمی به ثبت یک شبِ زیبا و بهیادماندنی با دوستان به وقایع مهمتر و جدیتری توجه کند.
( این مقاله در شماره 322 دوهفته نامه تندیس به چاپ رسیده است )
On selfies(1)
Julian stallabrass (2)
(3) Hipstamatic : یک اَپلیکیشن عکاسی مخصوص موبایلهای هوشمند است که به کاربر امکان استفاده از فیلترهای متعدد را میدهد. این برنامه همچنین دارای حالتهای شبیهسازی شدۀ دوربینهای آنالوگ است که به عکس حس و حالی قدیمی و نوستالژیک میبخشد.
(4) Lomo : دوربین لومو یک دوربین ارزان قیمت روسی است که عکسهایی باکنتراست بالا، حاوی وینیِت و مات یا به اصطلاح با وضوح نرم و رنگهای به شدت اشباع میگرفت. از ویژگیهای دیگر این دوربین میتوان به عکسهایی با رنگهای رنگینکمانی، نوردهی غیریکنواخت و تاربودن عکس اشاره کرد. بعدها به عکسهایی که با این دوربین گرفته میشد لوموگرافی میگفتند.
Tag (5)
Standardisation (6)
منبع:
http://www.lrb.co.uk/v36/n11/contents