آرنولد روگه
1395-07-06

آرنولد روگه[i]

 نويسنده : هلموت رینالتر                                                         

مترجم : شروين طاهري

آرنولد روگه[1] متعلق به آن گروه از هگلی‌های چپ است كه سياست در آموزه‌های فلسفی‌شان از اعتباري بسيار برخوردار بود . او از همراهان فعال بخشي از گروهی بود كه بر آموزه‌ی ديالكتيك هگل تمركز داشتند و نه‌تنها اضمحلال سياسي رژيم فئودالي را مطرح می‌کردند و بلکه پيدايش ایده‌های نو را مستلزم ارتقای سوسياليسم و دمكراسي می‌دانستند . در سال 1830 او پس از گذراندن دوران محكوميت اش در زندان به جرم عضويت در گروه جوانان ، به رهبران جريانات و جنبش‌های دمكراتيك پيوست كه از هاله به برلين ، پاريس ، درسدن و لايپزيك گسترش‌یافته بودند . بدين ترتيب روگه جزو آن دسته از هگليان جوان بود كه ایده‌های سياسي را توسعه بخشيد و درنتیجه علاقه‌ی خويش را با جنبه‌های عملي مرتبط با تئوري بدون دچار شدن به تناقض حفظ کرد . و هرگز ارتباط خود را با جريانات سياسي كه هدفشان تغيير حقيقي وضعيت بود، ترك نگفت . خواست سياسي روگه ، (( جمهوري بورژوا – دمكراتيك )) بود و اين تمايز اساسي سرانجام باعث جدا شدن از ماركس در ” deusch – franzosische jahrbucher ” ( سالنامه فرانسوي – آلماني ) شد . در تابستان بعدي ، يعني در سال 1846 پاريس را از راه سويس به مقصد لايپزيك يعني جايي كه مالك  کتاب‌فروشی در آنجا بود ، ترك گفت . ازآنجاکه احترام زايد الوصفي براي انقلاب فوریه‌ی 1848 پاريس قائل بود ، به حمايت از جريان تازه آغازشده‌ی انقلاب در آلمان پرداخت . در ابتدا ، پيش از آنكه حزبي سياسي پایه‌گذاری كند ، از طريق يك حلقه‌ی ادبي-سياسي كه به دور مجله ”  the Grenzboten  ” شکل گرفته بود ، به حمايت از انقلاب پرداخت . تا اينكه به جناح چپ افراطي فرانكفورت ملحق شد .[2]

روگه ایده‌های دمكراتيكش را ، آن‌طور كه در طول انقلاب 1848 از آموزه‌های اصلاح گران اجتماعي فرانسوي و سوسیالیست‌های تخيلي مثل  پرودون و بلانكی پذيرفته بود ، نگه داشت . او در اثرش ” die grundung der demokratieim Deutschland der volksstaat und der sozialdemokratische freistaat ” ( پایه گذاری حکومت ملی دمکراتیک آلمان و سوسیال دمکراسی دولت آزاد )  اين عقايد را گنجاند و در آن مزيت طبقه‌ی كارگر را پذيرفت . روگه در اين اثر از ” سوسیال‌دمکراسی ” طرفداري كرد و ” كار براي دستمزد ” را در تمامي اشكالش تمام‌شده دانست چراکه اين امر از طريق مشاركت دادن تمامي اقشار در مالكيت اموال و سپردن آن به ” حاصل كار كارگران ” از طريق انجمن‌هایی كه از طريق كمك دولت ساخته می‌شد ممكن می‌شد. در دوران پيش از انقلاب روگه شركتي فعالانه در اين برنامه‌ی سياسي داشت . او در فرانكفورت تا حدي ناامید شد . چندي بعد توجه اش را تماماً به پیشرفت‌ها در برلين معطوف ساخت و سياست اش را بر اين اساس تنظيم نمود ، جايي كه آرزو می‌کرد به‌عنوان كانون مركزي انقلابی ساخته شود . او قصد كرد ، يك روزنامه‌ی راديكال دمكراتيك تأسیس و به برلين منتقل كند . اما چندي بعد از این نقشه دست كشيد ، بنابراین روزنامه‌ای تازه بانام ” die reform “(اصلاح) كه خانه‌ی انتشارات روگه آن را چاپ می‌کرد در لايپزيك تاسیس کرد . به‌عنوان عضوي از انجمن‌های دمكراتيك ، او به سمت ديدگاهي راديكال پيش می‌رفت . او آشكارا در تهیه‌ی بیانیه های انتخاباتی احزاب راديكال اصلاح طلب آلمان در 16 آپريل 1848 مشارکت داشت . ” die reform ” كه روگه به همراه  هانريش برنهارد اوپنهايم[3]  چاپ می‌کرد به‌عنوان مهم‌ترین نشریه‌ی راديكال متعلق به بخش احزاب بورژوا-دمكرات مخالف طبقه‌بندی شد . روگه نویسنده‌ی اولين برنامه‌ی انجمن های دونسبرگ بود  و فعالیت‌های وي براي جنبش دمكراتيك در انقلاب بسيار ضروري و تأثیرگذار بودند . در اصلاح ( die reform ) او وكيل مدافع جمهوري آلمان بود ، ژنرالي بدون سلاح و متحد کننده‌ی ملت‌های اروپا . غیبت‌های مکررش از مجلس فرانكفورت به سبب مسافرت‌های فراوان سرانجام باعث از دست رفتن پست وكالت اش در نوامبر 1848 شد . تا جايي كه يك عضو از کمیته‌ی اتريش-اسلاو اعتراض نمود كه مگر او مدافع دمكراسي براي نوع انسان است! براي او اما پاسخ همين پرسش لهستاني بود .

پس از قدرت گرفتن محافظه‌کاران فشاري براي بسته شدن روزنامه‌اش اعمال نشد ، اما بااین‌حال از پروس اخراج شد . در لايپزيك نقش تازه‌ای بر عهده گرفت و از شورش درسدن در مي 1849 حمايت كرد . پس از حمايت از اين خيزش از تهديد و خطر دستگيري جان سالم بدر برد . روگه در انقلاب 49-1848 نيز فعال بود كه تا به امروز تحقيقي جامع درباره‌ی آن نشده است بااین‌حال اين نقطه‌ی عطفي در زندگی‌اش شد . شكست در انقلاب تأثیری عميق بر او گذاشت . او براي بار دوم آلمان را ترك گفت و در برايتون از مناطق جنوبي انگلستان ساكن شد . او در حدود يك سال به دنبال انقلاب در ” کمیته‌ی دمكراتيك اروپا [4]” در لندن فعاليت نمود و به شكل رهبر مهاجران سياسي در جایی که افرادی مانند لدرو-رولين[5]  و  مازيني[6]  پیشتر فعالیت می کردند ، در اپوزيسيون بورژوا-دمكرات کار می‌کرد . ازآن‌پس تا پايان عمر نسبتاً غیرفعال باقي ماند .

کتاب شناسی

  1. Essbach Die Junghegelianer Munich 1988.
  2. Hübner “Arnold Ruge – Jünglingsbund, Junghegelianismus, 48er Demokratie,” Burschenschaften und bügerliche Umwälzung Berlin, 1992, 129 ff.
  3. Koch (ed.) Die Frankfurter Nationalversammlung 1848/49,Frankfurt/M. 1989.
  4. Löwith (ed.) Die Hegelsche Linke Stuttgart-Bad Cannstatt 1962.
  5. Neher Arnold Ruge als Politiker und politischer Schriftsteller Heidelberg 1933.

H.and I. Pepperle (eds.), Die Hegelsche Linke Leipzig 1985.

[1] Arnold ruge 1802-1880

[2] donnersberg faction

[3] Heinrich Bernhard Oppenheim

[4] European democratic committee

[5] Alexandre Auguste Ledru-Rollin

[6] Giuseppe Mazzini

[i]  https://www.ohio.edu/chastain/rz/ruge.htm  : Arnold Ruge / Helmut Reinalter translated by James Chastain

:کلیدواژه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

41 + = 45

آرنولد روگه – حلقه‌ی تجریش | حلقه‌ تجریش